تحولات منطقه

۲۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۷
کد خبر: ۳۶۰۲۹۲

گروه معارف قدس آنلاین/ جمعی از طلاب مدارس علمیه مشهد مقدس امروز طی نامه ای به مدیر جدید حوزه علمیه خراسان نکاتی را در باب جایگاه و شان حوزه علمیه خراسان و پیشنهاداتی در عرصه ی رشد و بالندگی  بیشتر آن یادآور شدند.

حوزه امروز نیازمند نسخه ای برای تحول است 
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین جمعی از طلاب مدارس علمیه مشهد مقدس امروز طی نامه ای به مدیر جدید شورای مدیریت و برنامه ریزی حوزه علمیه خراسان نکاتی را در باب جایگاه و شان حوزه علمیه خراسان یادآور شدند. همچنین در این نامه پیشنهاداتی برای رشد و بالندگی هرچه بیشتر حوزه علمیه خراسان بر اساس تاکیدات رهبری به حجه الاسلام و المسلمین سید مصباح عاملی ارائه شده است که به شرح ذیل می باشد.  

بسم الله الرحمن الرحیم

مدیر محترم حوزه علمیه خراسان

جناب حجت الاسلام و المسلمین سید مصباح عاملی دامت توفیقاته

سلام علیکم

حوزه علمیه خراسان از دیرباز مهد علمای ربّانی و مجتهدان مجاهدی ـ از حضرات آیات: شیخ مجتبی قزوینی، میرزا جواد آقا تهرانی و میرزا حسنعلی مروارید رضوان الله علیهم تا حضرت آیت الله العظمی خامنه‎ای مدظلهالعالی ـ بوده است، که علاوه بر تعلیم و تربیت شاگردان متعدّد و بهره‎مندی اقشار مختلف مردم از فیض وجودشان، با نقش‎آفرینی فعّال در جریان نهضت امام خمینی قدس سره، پیش و پس از انقلاب، حوزه خراسان را به یکی از مراکز مؤثّر در تحولات دهه‎های اخیر کشورمان تبدیل کرده‎اند.

اکنون که پس از ارتحال یار صدیق امام و رهبری و مدیر عالی حوزه علمیه خراسان، مرحوم آیت الله واعظ طبسی رحمة الله علیه، رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی یکی از شاگردان و همراهان با سابقه خویش در دوران مبارزه علیه رژیم ستم‎شاهی را به عنوان مدیر حوزه خراسان منصوب نموده‎اند، بارقه‎های امید، در دل‎ طلاب جوان انقلابی سربرآورده است.  

حوزه علمیه به عنوان «قوام اصلى و ستون مهم انقلاب و نظام مقدس جمهورى اسلامى‏»[1]، امروز بیش از هر زمان دیگری، نیازمند نسخه‎ای برای تحول است؛ نسخه‎ای که در خلال بیانات رهبر فرزانه انقلاب مد ظله العالی (در دیدار با جمع‎های مختلف حوزوی، از مدیران تا اساتید و طلاب) برای اصلاح و تکمیل و کارآمدی روزافزون حوزه پیچیده شده است.

هر انسان منصفی، با مطالعه و بررسی دغدغه‎های پرتکرار ایشان پیرامون حوزه و روحانیت ـ که در قالب بیش از 1000 صفحه جمع‎آوری شده است ـ درمی‎یابد که از اصول، راهبردها و حتی بسیاری از راهکارهای جزئی درباره اصلاح و کارآمدی حوزه و روحانیت، نکته‎ای نیست، مگر آن‎که در کلام آن رهبر حکیم ارائه شده و حجت را بر همه مدیران و اساتید و طلاب تمام کرده است. ولی متأسفانه باید گفت که بسیاری از آن ارشادات حکیمانه، همچنان در لابه‎لای نوشتارها محبوس مانده و ـ با کمال تأسف ـ از سوی بسیاری، حتی مورد خوانش نیز قرار نگرفته است؛ تا جایی که خود ایشان نیز تلویحاً از این واقعیت تلخ، گلایه کردند.[2] 

اما اکنون که با درایت مقام معظم رهبری مد ظله العالی ، اولا استقلال حوزه علمیه خراسان حفظ شده، ثانیا «شورای عالی حوزه خراسان» تشکیل شده و ثالثا به دلیل ترکیب کامل و کارآمد (که شامل سه تن از علمای تراز اول مشهد (با سابقه چندین ساله تدریس خارج فقه و اصول، که انقلابی، شاگردپرور، دلسوز، مردمی و محبوب عموم طلاب و اساتید هستند)، نماینده محترم ولی فقیه، تولیت معزّز آستان قدس رضوی و دو تن از شاگردان رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی است) وزانت و جایگاه آن شورا ارتقای چشم‎گیری یافته، به نظر می‎رسد که بهترین زمان ممکن برای مطالبه «تحوّل حوزه» فرا رسیده است؛ تحولی که ضروری و اجتناب‎ناپذیر است‏ و اگر حوزه بخواهد از آن بگريزد، «منزوى خواهد شد؛ اگر نميرد، اگر زنده بماند.»[3]

با عنایت به این مقدمه، ضمن عرض تبریک به حضرتعالی به خاطر کسب اعتماد رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی در تصدی جایگاه حساس مدیریت حوزه علمیه خراسان، پیشنهادهایی را ـ که عمدتاً برگرفته از بیانات مصرّح مقام معظم رهبری مد ظله العالی است ـ به محضرتان متذکر می‎شویم؛ امید آنکه در مسیر انجام وظایف خطیرتان، مفید واقع شود:  

  1. ابلاغ و اجرای «برنامه تحولی» مبتنی بر «سند چشمانداز» و «نظام جامع آموزشی حوزه علمیه خراسان» در کنار رصد، بازخوردگیری مستمر و اعمال تغییرات بههنگام
  2. تکمیل «نظام جامع آموزشی حوزه علمیه خراسان» با تدوین و اجرای بسته‎های «نظام جامع تربیتی»، «نظام جامع پژوهشی»، «نظام جامع تبلیغی» و «نظام جامع جذب و پذیرش»
  3. تأسیس «معاونت تهذیب»
  4. تشکیل «مجمع اساتید» و «مجمع نمایندگان طلاب»
  5. فعالسازی ظرفیت حوزه علمیه خراسان برای «نشر اسلام ناب» و «صدور انقلاب» با استفاده از ظرفیت‎های بینظیر مشهد مقدس و حضور میلیونی مسلمانان از سراسر جهان
  6. تعریف و پی‎گیری ساختارمند مناسبات حوزه و نظام
  7. توسعه و تقویت «مؤسسات علمی ـ پژوهشی» حوزوی، به ویژه با رویکرد «کاربردی»
  8. برنامهریزی برای تجهیز طلاب به ابزار «هنر» و «رسانه»
  9. پیگیری «نهضت آزاداندیشی» با راه‎اندازی کرسیهای «نظریهپردازی»، «نقد» و «پاسخ به سؤالات و شبهات»
  10. مدیریت بر مبنای حفظ عزت و کرامت علما، اساتید و طلاب

در پایان، ضمن قدرشناسی نسبت به زحمات همه مسؤلانی که در سال‎های گذشته در مجموعه مدیریتی حوزه، خدمتگزار سربازان حضرت ولی عصر أرواحنا فداه بوده‎اند، آمادگی خود را برای هرگونه یاری‎رسانی و خدمت در جهت پیشبرد مأموریت‎های خطیرتان اعلام میداریم؛ بدان امید که در آینده‎ای نزدیک، شاهد تحولات امیدبخش و به ثمر نشستن فعالیتهای مدبرانه و مجاهدانه جنابعالی و مجموعه مدیریتی حوزه باشیم.

توفیقات روزافزونتان را در خدمت به حوزه علمیه و جلب رضایت ولی الله الأعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف عاجزانه از درگاه خداوند تبارک و تعالی تمنا داریم.

با احترام

جمعی از طلاب مدارس علمیه مشهد مقدس

20 اسفند 1394

رونوشت:

دبیر محترم شورای عالی حوزه علمیه خراسان دامت توفیقاته

دفتر مقام معظم رهبری مد ظله العالی

 

پیوست: تشریح پیشنهادات ده‎گانه

  1. ابلاغ و اجرای «برنامه تحولی» مبتنی بر «سند چشم‎انداز» و «نظام جامع آموزشی حوزه علمیه خراسان» در کنار رصد، بازخوردگیری مستمر و اعمال تغییرات بههنگام

با همت جمعی از صاحب‎نظران و مدیران دلسوز حوزه، «سند چشم‎انداز بیست ساله» ـ به عنوان سند بالادستی همه فعالیت‎های آتی حوزه ـ و «نظام جامع آموزشی حوزه علمیه خراسان»  ـ که گام بلندی در نزدیکی هر چه بیشتر به حوزه تراز انقلاب اسلامی و از وجوه امتیاز حوزه علمیه خراسان نسبت به حوزه قم به شمار می‎آید ـ آماده شد و با عنایت مدیر فقید حوزه خراسان، به تصویب رسید و چندی پیش از سوی معاونت آموزش و پژوهش حوزه رسما ابلاغ گردید. تدوین برنامه تحولّی بر مبنای «سند مبانی و کلیات نظام جامع آموزشی حوزه علمیه خراسان»، از حدود سه سال پیش و با تلاش‎های پی‎گیرانه‎ جمعی از اساتید و فضلای فرهیخته و دغدغه‎مند در قالب «کارگروه تحوّل» آغاز شد و با صرف صدها ساعت کار تخصصی و بهره‎گیری از مشاوره‎های متنوع شخصیت‎های علمی (حوزوی و دانشگاهی) و نقد و بررسی موشکافانه در گروه‎های علمی، در قالب یک بسته کامل عملیاتی تنظیم گردید، که تقاضا داریم در آینده نزدیک، از سوی حضرتعالی ابلاغ شده و اجرایی شود.

از بارزترین خصوصیات برنامه تحولی مذکور، می‎تواند موارد زیر باشد:

  • محوریت دادن (واقعی، نه صوری) به قرآن و حدیث (به ویژه «نهج البلاغه» و «صحیفه سجادیه») در برنامه آموزشی حوزه
  • کوتاه کردن سنوات طولانی تحصیل[4] (خصوصا در سطوح یک، دو و سه) البته با حفظ کیفیت، با استفاده از روش‎ها[5] و ابزارهای نوین آموزشی[6]
  • تکمیل برنامه آموزشی دوره عمومی با شبکه متنوع علوم اسلامی و افزودن مواد دیگری بر اساس اقتضائات جهان امروز[7]، از قبیل: کلام جدید، سیره، تاریخ (اسلام، معاصر، غرب، تمدن)، آشنایی عمیق با معارف انقلاب اسلامی و پایه‎های نظری حکومت اسلامی (خصوصاً نظریه «ولایت فقیه»)، آشنایی با کلیات و اهم مسائل علوم انسانی (جامعه‎شناسی، روان‎شناسی، اقتصاد، علوم سیاسی و حقوق)، جریان‎شناسی، دشمن‎شناسی و تحلیل سیاسی و ...
  • لحاظ کردن تفاوت سطوح مختلف تحصیلی (سیکل، دیپلم و تحصیلات دانشگاهی) و استعدادهای متنوع ورودی‎های حوزه در کم و کیف برنامه آموزشی ایشان[8]
  • تخصیص امکانات و خدمات به افراد و مجموعه‎ها، بر اساس میزان بهره‎وری و کارمدیآمدی
  • بازگرداندن آزادی عمل طلاب در انتخاب اساتید (به تأسّی از سلف صالح)، در عین پایش و سنجش یکپارچه و مستمر
  • جایگزینی یا بدیل قرار دادن متون آموزشی کارآمدتر در برنامه درسی و سنجش طلاب داوطلب، بر مبنای آن متون
  • دادن اختیارات و ابتکار عمل به مدیران و مجریان برنامه جهت هدایت تحصیلی طلاب متناسب با استعدادها و اقتضائات آنان

همچنین تقاضا داریم برای طلاب علاقمندی که هماکنون در حال تحصیل در سطوح یک، دو و سه هستند نیز تمهیدی شود تا بتوانند از مزایای برنامه تحولی استفاده کنند و بهرهوری بیشتری از عمر تحصیلی خود داشته باشند.

البته همچنان که در ابتدای این بند گفته شد، «تحول» یک ضرورت «همیشگی» است. پس نباید چنین تلقی شود که با تصویب و اجرای طرح تحول، برای سال‎های سال، از هرگونه تغییر و بهینه‎سازی، بی‎نیاز شده‎ایم؛ بلکه شایسته است که «سند چشم‎انداز» و «نظام جامع»، با رصد و بازخوردگیری مستمر از اساتید و طلاب همراه شود و پس از کشف هرگونه نقص و نقضی، تغییرات روبه‎جلو در کوتاه‎ترین زمان ممکن اعمال شود؛ که اگر غیر از این باشد، به دلیل سرعت روزافزون تحولات، آن‎چه در ابتدا «تحول» نام داشته، به ضد خود تبدیل خواهد شد. به همین خاطر است که در مراکز علمی دنیا، اصل بر «انتقال مفاهیم علمی در کمترین زمان ممکن و با بهترین کیفیت» است و «متون و روش‎ها»، فرع و درخدمت آن هستند.[9]

  1. تکمیل «نظام جامع آموزشی حوزه علمیه خراسان» با تدوین و اجرای بسته‎های «نظام جامع تربیتی»، «نظام جامع پژوهشی»، «نظام جامع تبلیغی» و «نظام جامع جذب و پذیرش»

چنانچه تحول، فقط به «نظام آموزشی» محدود شود، مانع بزرگی در مسیر رشد مطلوب و متوازن و همهجانبه حوزه علمیه در همه ابعاد آن پدید می‎آید. از این رو برای ابتر نماندن حرکت بزرگی که توسط حوزه علمیه خراسان با نگارش «سند چشم‎انداز بیست ساله» آغاز شده است، لازم است که در کنار عملیاتی شدن «نظام جامع آموزشی»، تدوین و اجرای بسته‎های تکمیلی آن، در قالب نظامهای جامع «تربیتی»، «پژوهشی»، «تبلیغی» و «جذب و پذیرش» در دستور کار قرار گیرد.

  1. تأسیس «معاونت تهذیب»:

«تهذیب» و «اخلاق اسلامی» مؤلفّه‎ای است که بدون آن، طلبگی و روحانیت، بی‎معنا خواهد بود. بدون شک در جهان پیچیده امروز، نمی‎توان بدون برنامه‎ریزی عالمانه و ساختارمند، دل به سبک و سیاق دهه‎ها و سده‎های پیشین خوش کرد و پرورش طلاب مهذّب و متخلّق را در مقیاس مورد نیاز جامعه اسلامی توقع داشت. تشکیل «معاونت تهذیب» می‎تواند زمینه‎ساز توسعه سازمان‎یافته اخلاق و معنویت در حوزه‎ علمیه خراسان باشد.

برنامه‎ریزی برای بهره‎مندی معرفتی طلاب از ادعیه عرشی اهل بیت علیهم السلام، انتشار شرح حال و مکتوبات بزرگان اهل تهذیب و بزرگداشت دائمی یاد و خاطره طلاب و روحانیان و علمای شهید و جانباز و ایثارگر و نشر سیره علمی و عملی ایشان، نمونه‎ای از گام‎های اساسی است که می‎تواند توسط این معاونت برداشته شود.

  1. تشکیل «مجمع اساتید» و «مجمع نمایندگان طلاب»:

برای پیشبرد هر چه بهتر اهداف متعالی حوزه علمیه، باید چرخهای متشکل از مدیران و اساتید و طلاب، به حرکت درآید. با اهتمام و پی‎گیری جنابعالی برای تشکیل «مجمع اساتید» و «مجمع نمایندگان طلاب» ـ به عنوان دو بازوی قدرتمند مدیریت حوزه ـ دو مورد از جدی‎ترین خلأهای ساختاری حوزه علمیه خراسان ـ به حول و قوه الهی ـ برطرف خواهد شد. این دو مجمع، می‎توانند نقش اعضای وابسته و مکمّل «شورای عالی» را ایفا کنند. با این اتفاق مبارک، هم افکار و نظرات کارگشای خیل پرشمار نخبگان و دغدغه‎مندان ـ که بیرون از دایره مدیریت هستند ـ در اختیار مجموعه مدیریتی حوزه قرار گرفته و صاحبان سلایق متنوع فکری، خود را در اداره این مجموعه سترگ، سهیم و در قبال آن، مسؤل خواهند دانست و هم یک اهرم دلسوز و کارآمد برآمده از دل حوزه، برای نظارت بر روند حرکتی دستگاه عظیم حوزه به خدمت آن درمی‎آید.[10]

  1. فعال‎سازی ظرفیت حوزه علمیه خراسان برای «نشر اسلام ناب» و «صدور انقلاب» با استفاده از ظرفیت‎های بی‎نظیر مشهد مقدس و حضور میلیونی مسلمانان از سراسر جهان:

در پی تهاجم فرهنگی ـ رسانه‎ای همه‎جانبه استکبار جهانی، متأسفانه تصویری نادرست یا ناقص از اسلام و تشیع و انقلاب، در افکار عموم ملت‎ها شکل گرفته است. اما حضور مستمر میلیون‎ها مسلمان از همه مذاهب اسلامی و از سراسر جهان برای زیارت حضرت رضا علیه ‌السلام و ارتباط چهره به چهره با ایشان از پس حجاب ضخیم رسانه‏ها، فرصتی را برای نشر معارف اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و رسواکردن اسلام آمریکایی فراهم کرده است، که شاید مانند جوار حرم رضوی، در هیچ‎ نقطه دیگری از جهان اسلام فراهم نباشد. استفاده حداکثری از این ظرفیت عظیم، جز با حضور مؤثر روحانیانی عالم به معارف اسلام ناب و پایه‎های فکری انقلاب اسلامی، آگاه و ملتزم به مبانی نظری «همگرایی مسلمین» و «امت واحده اسلامی»، آشنا به تاریخ و مختصات جهان اسلام و ملل اسلامی و مسلّط به مهارت‎های ارتباط با مخاطب جهانی (از قبیل زبان) امکان‎پذیر نیست. این همه، در گرو برنامه‎ریزی دقیق مدیریت جدید حوزه برای آماده‎سازی طلاب و روحانیان، متناسب با این مأموریت خطیر است.

  1. تعریف و پی‎گیری ساختارمند مناسبات حوزه و نظام:

ارتباط مؤثّر مراکز حوزوی با تصمیم‎گیران و تصمیم‎سازان بخش‎های مختلف نظام از اقداماتی است که برای هر چه کاربردی‎تر شدن علوم اسلامی و تحقق فقه عملی اسلام باید انجام شود؛ به این منظور، پیش‎بینی ساختار و سازوکاری برای «ارتباط منسجم حوزه و نظام» که متکفّل سامان‎دهی این ارتباط، رصد و بررسی مسائل بی‎جواب‎مانده دستگاه‎های حکومتی ـ در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ... ـ و موضوع‎شناسی دقیق و سپردن آن به اهل علم برای ارائه پاسخ باشد، ضروری می‎نماید[11]؛ در غیر این صورت، به فرموده امام راحل رحمة الله علیه: «مادامى كه فقه در كتابها و سينه‏ علما مستور بماند، ضررى متوجه جهانخواران نيست و روحانيت تا در همه مسائل و مشكلات حضور فعال نداشته باشد، نميتواند درك كند كه اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه كافى نيست.»[12]

  1. توسعه و تقویت «مؤسسات علمی ـ پژوهشی» حوزوی، به ویژه با رویکرد «کاربردی»:

«حوزه‏ها و روحانيت بايد نبض تفكر و نياز آينده‏ى جامعه را هميشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهياى عكس‏العمل مناسب باشند.»[13] از این رو، توسعه و تقویت «مؤسسات علمی ـ پژوهشی»[14] ناظر به رفع نیازهای بالفعل و بالقوه نظام اسلامی (در هر سه عرصه اجرا و تقنین و قضاوت) ـ در کنار فعالیتهای تحقیقی با رویکرد «نظری» که تاکنون دنبال می‎شده است ـ اتفاق مبارکی است که هم پیشبرد توأمان ساحت علم و عمل و کم شدن فاصله آن دو را به دنبال خواهد داشت و هم بارهای برزمین‎مانده نظام اسلامی را به مقصد خواهد رساند.

در این راستا، چاره‎اندیشی برای تعامل سازنده حوزه و دانشگاه نیز باید مد نظر قرار گیرد[15]؛ چرا که به فرموده امام راحل رحمة الله علیه: «فرهنگ دانشگاهها و مراكز غير حوزه‏اى به صورتى است كه با تجربه و لمس واقعيتها بيشتر عادت كرده است، تا فرهنگ نظرى و فلسفى. بايد با تلفيق اين دو فرهنگ و كم كردن فاصله‏ها، حوزه و دانشگاه در هم ذوب شوند، تا ميدان براى گسترش و بسط معارف اسلام وسيعتر گردد.»[16]

  1. برنامه‎ریزی برای تجهیز طلاب به ابزار «هنر» و «رسانه»:

برای تبلیغ مؤثّر معارف ناب مکتب اهل بیت علیهم السلام در دنیای پرهیاهوی امروز ـ که میدان رقابت رسانه‎هاست ـ روحانیت باید بتواند به زبان مخاطبانش سخن گوید. به همین علت، در کنار بهره‎مندی از ابزارها و امکانات کارآمد سنتی (مانند منبر) و تلاش برای بهره‎وری روزافزون آن[17]، یکی از اولویت‎های جدی مدیریت جدید حوزه، تدبیر و برنامه‎ریزی برای تسلط طلاب به زبان «هنر» و تجهیز ایشان به «ابزارهای نوین رسانهای»‎ است، که می‎تواند در قالب مراکز تخصصی حوزوی ـ که با مشورت و اشراف متخصصان متعهد هر رشته راه‎اندازی می‎شود ـ و در دوره‎های کوتاه‎ و بلند مدت، پی‎گیری شود.

  1. پی‎گیری «نهضت آزاداندیشی» با راه‎اندازی کرسی‎های «نظریه‎پردازی»، «نقد» و «پاسخ به سؤالات و شبهات»:

از افتخارات حوزه‎های علمیه شیعه این است که از بدو تأسیس، مرکز آزاداندیشی علمی به‎شمار می‎رفته‎ است. همواره در حوزه‎ها و خصوصا حوزه خراسان، علما و صاحب‎نظران با سلایق و مناهج گوناگون و گاه متضاد فکری وجود داشته‎اند، که در عین اختلافات و مباحثات عمیق نظری، در میدان عمل، با سعه صدر مثال‎زدنی، دوشادوش یکدیگر برای حل مسائل اسلام و مسلمین فعالیت می‎کرده‎اند. نمونه بارز اینگونه تعاملات، همراهی فعّالانه علمای این دیار ـ که از برجستگان مکتب تفکیک بودند ـ با امام خمینی رحمة الله علیه ـ به عنوان زبده مکتب صدرایی ـ در روزگار غربت مبارزات پیش از انقلاب و مراحل سخت پس از پیروزی انقلاب و محبت و رفاقت متقابل آنان با یکدیگر است. [18]  

برای احیای مجدد این تراث گرانمایه سلف صالح در دنیای پر آشوب امروز ـ که بیش از هر زمان دیگری، نیاز به حاکمیت علم و منطق احساس می‎شود ـ ابتدا باید «تكفير» و «رمى» از حوزه رخت بربندد، که آن نیز راهی جز ایجاد «نهضت آزادفكرى و آزادانديشى» ندارد.[19]

همچنین برای گریز از دو پرتگاه مهلک «هرج و مرج فکری» و «جمود و تحجر علمی» باید «آزادى بيان»، مقيّد به «منطق و اخلاق» فرهنگ و سکه رایج مجامع علمی و حوزوی شود. بدین منظور، راه‎اندازی کرسی‎های «نظریه‎پردازی»، «نقد» و «پاسخ به سؤالات و شبهات» باید از سوی مسؤلان تازه نفس حوزه، «حمايت و مديريت شوند، به‏نحوى‏كه هرچه بيشتر، مجال علم، گسترش يافته و فضا بر دكان‏داران و فريبكاران و راهزنان راه علم و دين، تنگ‏تر شود.»[20] تحقق این مهم، در حوزه علمیه خراسان و در پرتو خورشید درخشان عالم آل محمد صلی الله علیه و آله ـ که باید حضرتش را «مؤسس نهضت آزاداندیشی» بدانیم ـ خواسته دور از انتظاری نیست.

  1. مدیریت بر مبنای حفظ عزت و کرامت علما، اساتید و طلاب:

شایسته است تعامل کریمانه و عزت‎مدارانه با همه مجموعه حوزه و روحانیت ـ از علما و اساتید، تا طلاب سطوح عالی و مقدمات ـ مد نظر مسؤلان جدید حوزه علمیه خراسان قرار گیرد، که از مهمترین مصادیق آن، می‎توان به موارد زیر اشاره کرد:

ـ نشستن پای درددل‎ها و دغدغه‎های به‎حق و ـ بعضاً ـ ناشنیده افراد زیرمجموعه و تلاش برای برطرف کردن آن

ـ اجتناب از بستن و امنیتی کردن میدان فکر و نظر و دادن مجال برای مطرح شدن نقدهای منصفانه و نظرات اصلاحی

ـ نهادینه‎کردن فرهنگ «مطالبه‎گری حق‎مدارانه» و «پاسخگویی مسؤلانه»

ـ ترجیح دادن منافع و مصالح مشروع و به‎حق افراد و مجموعه‎های حوزوی در هنگام تعارض آن با برخی قوانین دست‎وپاگیر

 

[1]. سخنرانى رهبر معظم انقلاب در مراسم بيعت هزاران تن از طلاب، فضلا و اساتيد حوزه‏ى علميه‏ى قم و روحانيون بيست كشور جهان 22/ 03/ 1368

[2]. «از پيشنهادهائى كه بنده در طول اين سالها درباره‏ى حوزه‏ى علميه كردم، چه در مجامع عام كه با طلاب و فضلا و مدرسين جلسه داشتيم و صدها، گاهى هزارها نفر در او شركت داشتند؛ چه در جلسات كوچك و خصوصى‏تر كه با بعضى از مسئولين حوزه يا بزرگان حوزه يا مراجع يا فضلا داشتيم و پيشنهادهائى دائم مطرح شده و گفته شده، خيلى‏هايش تا حالا تحقق پيدا نكرده، يا به صورت نيمه‏كاره و نيمه‏راهه تحقق پيدا كرده است‏» بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعى از اساتيد، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه‏هاى علميه كشور 08/ 09/ 1386

[3]. همان

[4]. «همين‏طور كه بارها عرض كرده‏ام: حوزه‏ى علميه از لحاظ موجودى خود هيچ كسرى ندارد؛ يعنى ذخاير عظيم علمى و معنوى و تقوايى در شعب مختلف علوم دين- از فقه و اصول گرفته تا كلام و تفسير و بقيه‏ى علوم اسلامى- كه مورد نياز مردم است، دراين حوزه وجود دارد. آنچه كه در حوزه به آن نياز است، اين است كه كيفيّتى بدهيم كه اين موجودى حوزه بتواند اوّلًا در استمرار حوزه سهل الوصل شود؛ چون دوران امروز، دوران سرعت و دوران سهولت دستيابى است- شما مى‏بينيد يك نفر آدم بى‏سواد محض، وارد تحصيلات مى‏شود؛ مثلًا يك بچّه‏ى شش هفت ساله، با گذشت چند سال معدود- كه انسان تصوّر نمى‏كند- به عنوان يك متخصّص مى‏آيد و مشغول به كار مى‏شود. پزشك، مهندس يا كارشناس مسائل علوم انسانى يا مسائل علوم فنّى مى‏شود. در يك مدّت معدود، انسانى كه معلوماتى نداشته است، دوره‏اى را طى مى‏كند و به چيزى مى‏رسد. يعنى امروز دورانى است كه افراد نمى‏توانند براى مقاصد خودشان، سالهاى طولانى منتظر شوند. دورانى است كه كارها به اسهل وجه و اسرع زمان- اسرع وقت- انجام مى‏گيرد. دورانِ رايانه است.» بيانات در ديدار اعضاى شوراى عالى مديريت حوزه‏ى علميه‏ى قم 15/ 06/ 1375

[5]. «امروز در دنيا تمرين مى‏كنند كه مشكل‏ترين مطالب را به آسان‏ترين زبانها بيان و فرموله كنند. رمز مى‏گذارند تا با گفتن يك‏كلمه، مخاطب ده كلمه را بفهمد؛ اما ما بياييم عبارتِ مشكلى را براى بيان مطلبى انتخاب كنيم‏؟!»  سخنان رهبر انقلاب در ديدار با جمعى از نخبگان حوزه علميه قم 13/ 09/ 1374

[6]. «من به بعضى از دوستان گفتم كه با گذشت اندكى- مثلًا چند سال معدود- اين طور خواهد شد كه رايانه در زندگى بشر، جاى خودش را مثل سواد خواندن و نوشتن امروزى، باز خواهد كرد؛ يعنى همچنان كه امروز اگر كسى سواد خواندن و نوشتن نداشته باشد، به كلى از قافله ى زندگى عقب است؛ اندكى كه بگذرد، اگر كسى با رايانه نتواند كار كند، به همان اندازه از قافله‏ى زندگى عقب خواهد ماند! وقتى كه مصاحبين ما با الاغ حركت مى‏كنند، ما هم مى‏توانيم در كنار آنها پياده حركت كنيم- يك‏ خرده عقب بمانيم- امّا وقتى آنها با اتومبيل حركت مى‏كنند، اگر ما پياده يا با الاغ حركت كنيم، به كلّى عقب خواهيم ماند؛ بالاخره مجبوريم وسيله‏اى پيدا كنيم و با سرعت حركت كنيم.

اين مسأله ربطى هم به ماهيّت درسها و علوم ما ندارد. آن محتواها و ماهيّت كار ما به حال خودش باقى است. ما صرفاً ابزار را عوض مى‏كنيم امروز نمى‏شود كسى كه مى‏خواهد از تهران به قم برود، مثلًا قاطرى يا شترى كرايه كند، سوار شود و برود! اتوبوس هست؛ انسان سوار مى‏شود و دو ساعته مى‏رود. چرا انسان خودش را معطّل كند؟! اين ربطى ندارد به اين‏كه ما بخواهيم در محتواها دست ببريم تا كسى بگويد كه آقا، حوزه از دست رفت يا علوم ما از بين رفت يا مردم بى‏سواد شدند! نخير؛ همان علم و همان سواد و معرفت و معلومات هست؛ منتها در سابق با طرق خاصّى از آنها استفاده مى‏كردند؛ حالا با پيشرفت همه چيز در دنيا، بايد از آن پيشرفتها استفاده كرد. اگر نكنيم، عقب خواهيم ماند.» بيانات در ديدار اعضاى شوراى عالى مديريت حوزه‏ى علميه‏ى قم 15/ 06/ 1375

[7]. «امروز در دنيا افكارى ارائه مى‏شود و فلسفه‏هايى در زمينه‏هاى گوناگون در ذهنيات، در مسائل اجتماعى، در تاريخ، در اقتصاد مطرح مى‏شود كه پاسخهايى هم در اين زمينه وجود دارد. ... ما چه كار كنيم؟ ما اينجا در مدرسه‏ى فيضيه، يا در حوزه‏ى قم، يا در مسجدمان در فلان شهر كشور بنشينيم، تا ببينيم چه حرفى از خارج آمد كه فلان نقطه‏اش اشاره يا تعريضى به مسائل دينى دارد و بنا كنيم همان نقطه را رد كردن؟! اين درست است؟! بعد از آنكه كسانى آن را خواندند، دانستند، تدريس كردند، تفهيم كردند؛ يكى هم پيدا شد و آن را ترجمه كرد؛ مدتها هم گذشت و آن ترجمه به دست منِ روحانى رسيد؛ تازه حالا بفهمم كه در ده سال پيش، بيست سال پيش، چهل سال پيش، در اروپا دانشمندى يا متفكرى يا فيلسوفى يا فيلسوف‏نمايى آمده و به فلان نقطه‏ى اعتقادات من تعرض كرده و من حالا به او جواب بدهم! آيا اين روش درستى است؟! يا نه؛ حوزه بايد در متن حوادث علمى عالم باشد.

امروز شما بايد بدانيد و در جريان باشيد كه مثلًا در مقوله‏ى جامعه‏شناسى، در دنيا چه نظرات و چه ايده‏هايى هست و چه فكرهايى دارد مى‏جوشد. گاهى در اين فكرها عناصر مطلوبى هست؛ آن را جذب كنيد؛ عناصر نامطلوبى هم هست؛ قبل از آنكه بيايد، دفاع مناسبش را آماده كنيد و ذهنيت جامعه را واكسينه نماييد. اين‏طور نباشد كه وقتى آمد و يك عده رفتند و خواندند و طرف‏دار شدند، ما بگوييم بله، فلان‏كس در فلان قضيه اين‏طور گفته و اين مطلب به اين دليل و اين دليل و اين دليل، درست نيست؛ اينكه راه برخورد نيست! پس، تحقيق و پژوهش و اطلاع و آگاهى از حقايق و معارف عالم و وضع علمى دنيا، از چيزهايى است كه براى حوزه‏ى علميه لازم است.» سخنرانى در اجتماع طلاب و فضلاى حوزه‏ى علميه‏ى قم 01/ 12/ 1370

[8]. «نمى‏شود بگوييم كه اين درس هست؛ هركس مى‏خواهد بيايد، بيايد؛ هركس هم نمى‏خواهد، نيايد؛ ما اين‏طورى درس مى‏دهيم و ملاحظه‏ى اضعف مأمومين را مى‏كنيم! مگر چنين چيزى مى‏شود؟ بايد براى اقواى مأمومين هم يك درس ويژه گذاشت. استعدادها بايد شناسايى و طبقه‏بندى بشود؛ آن استعداد درخشان بركشيده شود و به او آموخته شود و از او استفاده شود؛ اين‏ها كارهايى است كه در جمله‏ى كارهاى جديد قرار مى‏گيرد؛ اين‏ها بايد در حوزه انجام بگيرد.» سخنرانى در اجتماع طلاب و فضلاى حوزه‏ى علميه‏ى قم 01/ 12/ 1370

 

[9]. «نظام درسى بايد دائماً مورد توجّه باشد. از جمله مواردى كه در برنامه‏ريزيهاى مراكز آموزشى بزرگ، به‏طور دائم در حال تحوّل است، نظام درسى و كتاب درسى است. دائم نقصهايش را برطرف و آن را با خصوصيات لازم براى آموزش و پرورش همراه مى‏كنند.» سخنرانى در اجتماع بزرگ اساتيد، فضلا و طلّاب حوزه‏ى علميه‏ى قم، در مدرسه‏ى فيضيّه 14/ 7/ 79

[10]. «حوزه سرشار از اين نيروهاست ... به نظر من از اينها استفاده شود. اين مسئله منافاتى ندارد با آن مطلبى كه عرض كردم تشكيلات فربه نشود. ميشود افراد را تقسيم كرد و اعضاى پيوسته و وابسته داشت. بعضى از اعضا هستند كه پيوسته نيستند، عضو نيستند، اما مرتبطند؛ از ذهن اينها، از فكر اينها در مسائل گوناگون استفاده شود.» بيانات در ديدار اعضاى شوراى عالى حوزه‏ى علميه‏ى قم، 4/ 8/ 1389

[11]. «چه من و شما بخواهيم و چه نخواهيم. اين نظام، بر محور تفكرات اسلامى بنا شده و بايستى بر محور مقررات و بينشهاى اسلامى اداره بشود. اين تفكرات و بينشها و مقررات، در كجا بايستى تحقيق و تنقيح بشود؟ اين استفهامها، در كجا بايد پاسخ داده بشود؟ اگر ...حوزه‏ها، تنقيح و تبيين مقررات و احكام و معارف اسلامى را -كه نظام با آن‏ها حركت خواهد كرد- به عهده نگيرند، چه كسى بايد به عهده بگيرد؟ حوزه‏ها بايستى اين مسئوليت را احساس بكنند. ... حوزه- بما هى حوزه- هنوز تنظيم و تدوين مقررات اسلامى و نظام ارزشى اسلام و اخلاق عمومى‏ را كه ما مى‏خواهيم ملت داشته باشند و متكى به مدارك قطعى شرع باشد و ديگر جاى بحث و لَيت و لعلّ و لِمَ و بِمَ نداشته باشد، متكفل نشده و الگوى زندگى اسلامى را ارايه نداده است. هى به ما مى‏گويند: الگوى زندگى اسلامى را بدهيد. چه كسى بايد اين كار را بكند؟ طبيعى است كه حوزه بايد در اين جهت گام بردارد.» سخنرانى در ديدار با مجمع نمايندگان طلّاب و فضلاى حوزه‏ى علميه‏ى قم 07/ 09/ 1368

[12]. صحیفه امام، ج 21، ص 273، پيام به روحانيون، مراجع، مدرسين، طلاب و ائمه جمعه و جماعات (منشور روحانيت)

[13]. همان

[14]. «حوزه بايد مراكز متعدد تحقيقاتى داشته باشد تا در تمام اين زمينه‏ها، مثل يك مجموعه‏ى توليدى مرتب و مدرن كار كند و محصول بدهد. اگر چنانچه دستگاه در مسأله‏يى دچار سؤال شد- مثل مسأله‏ى زمين و موسيقى و در يك چارچوب وسيع‏تر، سيستم اقتصادى و روابط خارجى و ارتباط با ملتها و مسائل پولى و ارزشهاى كارگزارانِ حكومت و صدها مسئله از اين قبيل كه هر دستگاهى همواره با اين سؤالات از لحاظ مبنايى مواجه است كه ما بر چه اساسى قانون بگذرانيم و بر چه اساسى مقررات ادارى بگذاريم و بر چه اساسى عمل بكنيم- بداند كه مركزى اين‏گونه سؤالها را جواب مى‏دهد.

حوزه‏هاى علميه- مخصوصاً حوزه‏ى علميه‏ى قم- در تصوير مطلوب و ايده‏آلى، يك كارگاه ايدئولوژى و مركز ايدئولوگ‏هاست ... حوزه بايد مستقيماً در اين مسائل دخالت كند.» سخنرانى در ديدار با مجمع نمايندگان طلّاب و فضلاى حوزه‏ى علميه‏ى قم 07/ 09/ 1368

[15]. «يكى از چيزهايى كه امام بزرگوار روى آن تأكيد مى‏كردند، ارتباط حوزه و دانشگاه بود؛ حوزه‏ى علميه در اين مورد چه كار مى‏خواهد بكند؟ چطورى ارتباط حوزه و دانشگاه تشكيل خواهد شد؟ ما دفتر همكارى حوزه و دانشگاه داريم كه البته كارهاى بسيار باارزش و خيلى خوبى هم كرده است اما نسبت به آن كار عظيم، فقط بخش كوچكى را اشغال كرده است. تحقيقات مشترك، پژوهشهاى مشترك و كارهاى مشترك، مى‏تواند وجود داشته باشد.

طلاب بايد با معارف روزگار خودشان آشنا بشوند و علوم روز را بشناسند؛ البته اين به معناى آن نباشد كه درسهاى خودشان را رها كنند. برنامه‏هاى حوزه بايد فراگير باشد و به قدر لازم و كافى طلاب را آشنا كند.» سخنرانى در اجتماع طلاب و فضلاى حوزه‏ى علميه‏ى قم 01/ 12/ 1370

[16]. صحیفه امام، ج21، ص74، پيام امام به ملت ايران در سالگرد كشتار خونين مكه (قبول قطعنامه 598)، 29 تير 1367

[17]. «ما از صد سال پيش تا امروز چقدر موازين منبر را زير ضابطه برده‏ايم؟ اين يك خلأ است. اگر كسى هنرمند بود و مثل مرحوم آقاى فلسفى ذاتاً هنرِ منبر و سخنورى داشت، كارش پيش مى‏رود و حرفش اثر مى‏گذارد؛ اما اگر كسى اين نبوغ و استعداد ذاتى را نداشت، يا بايد از شيوه‏هاى كاذبِ جاذبه‏دار استفاده كند، يا بايد محكومِ بى‏جاذبگى شود، يا بعد از اندكى صحبت كردن، حرفهايش از دهن بيفتد و رغبت كسى را برنينگيزد؛ در حالى كه سينه‏اش پُر از معلومات است. همه‏ى اينها ايراد است. ما مى‏توانيم شيوه‏ى انحصارىِ اختصاصىِ بسيار مؤثّر تبليغ را- يعنى همين منبر و مواجهه‏ى روبه‏رو و جلسه‏ى تفسير قرآن و بيان مسائل دينى را- تحت ضابطه درآوريم.» بيانات در جمع علما و روحانيون در مصلّاى رشت 12/ 2/ 1380 

[18]. «ما تحمل را در حوزه بايد بالا ببريم. خوب، يكى مشرب فلسفى دارد، يكى مشرب عرفانى دارد، يكى مشرب فقاهتى دارد، ممكن است همديگر را هم قبول نداشته باشند. من چند ماه پيش از اين، در مشهد گفتم كه مرحوم آشيخ مجتبى قزوينى رضوان اللَّه تعالى عليه مشرب ضديت با فلسفه‏ى حكمت متعاليه، مشرب ملّا صدرا، داشت- ايشان شديد، در اين جهت خيلى غليظ بود- امام رضوان اللَّه عليه چكيده و زبده‏ى مكتب ملّا صدراست؛ نه فقط در زمينه‏ى فلسفى‏اش، در زمينه‏ى عرفانى هم همين‏جور است. خوب، مرحوم آشيخ مجتبى نه فقط امام را قبول داشت، از امام ترويج مى‏كرد تا وقتى زنده بود. ترويج هم از امام كرد؛ ايشان بلند شد از مشهد آمد قم، ديدن امام. مرحوم آميرزا جواد آقاى تهرانى در مشهد جزو برگزيدگان و زبدگان همان مكتب بود، اما ايشان جبهه رفت. با تفسير حمد امام كه در تلويزيون پخش مى‏شد، مخالف بودند؛ به خود من گفتند؛ هم ايشان، هم مرحوم آقاى مرواريد، اما حمايت مى‏كردند. از لحاظ مشرب و ممشا مخالف، اما از لحاظ تعامل سياسى، اجتماعى، رفاقتى، باهم مأنوس؛ همديگر را تحمل مى‏كردند. در قم بايد اين‏جورى باشد.» بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعى از اساتيد، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه‏هاى علميه كشور 08/ 09/ 1386

[19]. همان

[20]. پاسخ رهبری به نامه جمعى از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علميه 16/ 11/ 1381 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.